اگر مسیر انتقال نیرو در اعضای یک پل (مانند تیر و ستون، فونداسیون، کوله ها و...) را مثل یک زنجیر تصور کنیم، چنانچه حلقه ی ترد مقاومت کمتری از حلقه های شکل پذیر داشته باشد، سازه رفتار تردی خواهد داشت؛ چرا که حلقه ی ترد در اثر افزایش نیرو زودتر خراب شده و مانع از افزایش تنش در سایر اعضا می شود.
در صورتی می توان از پل انتظار رفتار شکل پذیر داشت که حلقه ی ترد ( اعضای ترد ) مقاومت بالاتری نسبت به اعضای شکل پذیر داشته باشند
شکل 18 زنجیره ی Pauly و Priestley
دو رویکرد در طراحی پل های وجود دارد: طراحی بر اساس نیرو و طراحی بر اساس تغییر مکان
در روش طراحی بر اساس نیرو که یک روش متداول و قدیمی می باشد، ابتدا بر اساس حدس اولیه، متریال و سختی اعضا اختصاص داده می شود سپس بر اساس نیروهای لرزه ای کاهش یافته تحلیل صورت می گیرد و تغییرمکان ها و نیروهای به دست آمده (ظرفیت سازه) را با آتچه مطلوب سطح عملکرد می باشد، مقایسه می کنند. بخش هایی که نیاز به شکل پذیری می باشد را با ارائه ی جزئیات، شکل پذیر طرح می کنند
شکل 2 تعیین ضریب رفتار پل
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
زمانی که محدودیت فضا داریم، مقاطع فولادی گزینه ی مناسب تری نسبت به مقاطع بتنی برای پایه ها هستند. برای مقاطع دایره ای و مقاطع قوطی بدون سخت کننده، می باست الزمات آیین نامه ی AISC برای جلوگیری از کمانش الاستیک و تامین شکل پذیری رعایت گردد. این الزامات شامل نسبت عرض به ضخامت می باشد.
برای مقاطع قوطی شکل با ابعاد بزرگ به کارگیری سخت کننده های طولی و عرضی در داخل مقطع امکان پذیر می باشد. ضوابط طراحی برای قوطی های تقویت شده در AASHTO و AISC پوشش داده نشده است اما آیین نامه پل سازی ژاپن مدت ها قبل ضوابطی را برای طراحی این مقاطع تقویت شده ارائه کرده است که این ضوابط از نتایج تحلیل، آزمایشگاهی و آنچه از زلزله های گذشته قابل بیان است، حاصل شده اند.
شکل 1 شکست های ترد متداول در پایه های فولادی
در حالت کلی امکان رخ دادن سه مود کمانشی وجود دارد: